یکشنبه، آبان ۲۳
دو

آنجامنطقهی عجیبی است. خیلیها از آن ناحیه عبور کردهاند بدون آنکه متوجهاش بشوند. اکثر بومیها هم از وجودش بیخبرند.
وقتی که اطراف تاریک میشود باید کمکم آماده شوی. نیمخیز و هوشیار برای جهیدن با اولین نشانه. قبل از تاریکی کامل، زمینهها که محو میشوند، در دوردست دو چراغ نورانی آرام آرام جان میگیرند. فقط چند لحظهی کوتاه روشن میمانند و بعد در تاریکی خاموش میشوند. در زوایایی دور از هم. طوری که طرف هرکدام که بروی از جایی دور از آن دیگری سر در میآوری.
قبل از خاموش شدنشان باید دو کار انجام شده باشد. فقط چند ثانیه فرصت هست تا یکیاشان را انتخاب کرده باشی و جهت را در ذهنت ثبت کنی. نمیشود در موردش زیاد فکر کرد که کدام را انتخاب کنی. فقط باید بجهی، مثل فنر فشرده و با آخرین سرعت به همان سمت بدوی. بعد از خاموشی چراغها باید فقط راستایاشان یادت مانده باشد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
..............................
0 نظرات:
ارسال یک نظر