یکشنبه، فروردین ۱
گربه

خواب دیدم یه گربه داده به من که بزرگش کنم. الان که فکر می کنم میبینم اصلا بچه نبود که، حسابی بزرگ و خپل بود. بردمش توی حمام که مثلا یادش بدم چجوری بره دستشویی! بعد یکهو گربه ِ افتاد توی راه آب حمام. من هی چندشم می شد که دست کنم اون تو و درش بیارم و هاج و واج مونده بودم که آخه این چطور از سوراخ به اون کوچیکی افتاد توو! بعدش آب بردش. کلی ناراحت شدم قبل ِ بیداری. بعدترش اما هی فکر می کردم که یعنی چی؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
..............................
0 نظرات:
ارسال یک نظر