جمعه، آذر ۱۳
لذت های کوچک - 1


دو تا دونه شکلات انداختم ته فنجون. در ِ کتری رو سر و ته می کنم و فنجون رو می گذارم روش. بخار می گیره و شکلاتا شروع می کنن به آب شدن. نسکافه و یه کم شیر. تا بعدش کتاب رو قبل از باز کردن، یه بار از صفحه اول تا آخر فِر (هیچ لغت یا اصلاح دیگه برای اینکار به ذهنم نمی رسه!) بدم و با بوی کاغذ و شکلات و نسکافه، خلسه بگیرتم و شروع کنم به خوندن. از حالا تا آخر اسفند این عادت عصرهای زمستونی ِ منه، هرچند که هنوز مونده تا خود زمستون .
برچسبها:
لذت های کوچک
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
..............................
0 نظرات:
ارسال یک نظر